می خواهید کارآفرین شوید؛ چه انگیزه ای دارید؟

به گزارش همه ایده های جدید ، خودخواهی، انتقام از دیگران، ترس از شکست، احتیاج به ثابت کردن خود به یکی از والدین و بسیاری از موارد مشابه از جمله مواردی هستند که با وجود اینکه عموم افراد میلی به پذیرش آنها به عنوان انگیزه کارآفرینی شان ندارند، اما در واقع دلایلی هستند که بسیاری از افراد را به حوزه کارآفرینی جذب نموده است. در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.

می خواهید کارآفرین شوید؛ چه انگیزه ای دارید؟

شما احتیاج دارید متوجه شوید که آیا انگیزه هایتان به مقدار کافی قوی هست تا شما را در طول مسیری که به طور توامان هیجان انگیز و فرساینده است به پیشروی وادار کند یا خیر. شما می توانید پول و زمان زیادی را گذاشته تا به وسیله دریافت مشاوره فردی به شناخت عمیق تری از خودتان دست یابید، اما اغلب کارآفرینان معمولی فاقد چنین توانایی هستند. ابتدا از خودتان سوال کنید، چرا می خواهید یک کارآفرین پیروز باشید؟ این بار این سوال را با دست خودتان روی کاغذ بنویسید و به آن پاسخ بدهید. سپس بر مبنای این سوال، پنج سوال جزئی تر و عمیق تر دیگر که در ادامه آورده ام را نیز از خودتان بپرسید و جوابگوی آنها باشید.

  • چه چیزی آنقدر مرا خشمگین می سازد که باعث می گردد کنترل خود را از دست بدهم؟

احتمالا دسته ای از نام ها و برچسب ها هست که باعث می شوند خشم شما شعله ور گردد. مثلا امکان دارد فردی به طور اتفاقی شما را با عناوینی همانند تنبل یا بی مقدار خطاب نموده و باعث گردد حالتان خراب گردد. این به هم ریختگی درونی سرنخی است که شما را به یکی از انگیزه های اصلی تان که قبلا از وجود آن مطلعی نداشتید، نزدیک می کند.

  • آیا کسی که تجربه و دانشش از من بیشتر است، انگیزه های من را همان طور دیده که خودم آنها را می بینم؟

وقتی انگیزه های اصلی تان را پیدا کردید، آن را با یک مشاور قابل اعتماد مطرح کنید. شخصی که شما را به خوبی بشناسد، در موقعیت های مختلف عملکرد شما را دیده باشد، صراحت کلام داشته باشد و بتواند از شما سوال های بی رحمانه و چالش برانگیز بپرسد. آیا نظر آن فرد یا افراد راجع به انگیزه هایتان به دیدگاه های شخصی خودتان نزدیک است؟ اگر نه، شاید بهتر باشد سوالات قبلی را مجددا از خودتان پرسیده و دلیل تفاوت در دیدگاه ها را دریابید. بعد از انجام این تمرین و پاسخ به سوالات فوق، به روشنی دریافته که انگیزه های اصلی شما از ورود به دنیای کارآفرینی، برخاسته از منابع شادی آفرین یا ترس های بنیادین تان هستند. در این صورت به جاه طلبی لازم برای تبدیل شدن به یک کارآفرین دست می یابید. اگر این جاه طلبی را به رسمیت نشناسید، امکان دارد راجع به پیروزیت مردد باشید و خودتان باعث شکست تان شوید.

  • هنگامی که کودک بودم چه چیزی بیش از همه مرا خشنود می کرد؟

شادی نیز می تواند راهنمایی کننده ما به سوی عمیق ترین انگیزه هایمان باشد. اما اگر از افراد مختلف سوال نموده چه چیزی بیش از همه شما را خشنود می نماید، آنها چیزهای گذرا مانند یک غذای خوشمزه یا تماشای طلوع آفتاب یا تجارب بلندمدت نظیر روابط ماندگار، زندگی خانوادگی و رضایت معنوی را نام می برند. همین پرسش را معطوف به دوران کودکی کنید و خاطره ای فراموش نشدنی از موقعیت های خاص که شما را عمیقا خشنود می کرد، به یاد بیاورید. می بینید که تعدادی از انگیزه های اصلی شما برای کارآفرینی به تدریج برایتان معین می شوند.شاید این انگیزه بازیابی احساس خوشایندی باشد که از به ثمر رساندن یک گل در یک مسابقه فوتبال در وجودتان احساس کردید. این خاطرات خوش هر چیزی که باشد موجب می گردد نسبت به آنچه واقعا شما را به پیش می راند، مطلع تر شوید.

  • چه خواسته یا ترس بنیادینی در شما هست که پیروزیت به عنوان یک کارآفرین آن را رفع می نماید؟

این سوال نیز پاسخ هایی را بوجود می آورد که بارها تکرار می شوند. برای مثال بسیاری از افراد از این می هراسند که در مقابل والدین یا رقیب شان تحقیر شوند. بعضی دیگر دریافته که عطش عمیقی برای به دست آوردن قدرت یا جایگاه اجتماعی دارند. انگیزه اصلی آنها به مقدار زیادی از این نشأت می گیرد که هیچ کس به آنها دستور ندهد یا گروهی از آدم ها را داشته باشند که به آنها شدیدا وابسته باشند. انگیزه های اصلی دسته دیگری از افراد را چالش های دوران کودکی مانند فقر و تنگدستی یا داشتن یک والد بد تشکیل داده است و آنها عمیقا آرزو داشته که هیچ گاه آنها تلخی ها و سختی ها را دوباره تجربه نکنند. بعلاوه بعضی افراد وجود دارند که انگیزه های اصلی برای ورود به دنیای کارآفرینی را براساس باورها و نقش های خانوادگی شان شکل داده اند.

  • اگر شکست می خوردم، حسم چه بود ؟

اگر پاسخ ت ان این است که: تا زمانی که احساس می کردم برترین کوششم را نموده ام، می توانستم شکستم را قبول کنم، احتمالش هست که انگیزه های شما برای کارآفرینی چندان قوی نیستند. پیامدهای روان شناختی شکست باید به مقدار کافی قابل توجه بوده تا به شما برای آنکه بدون تردیدی بر دشواری ها و تلخکامی هایی آینده غلبه کنید، انگیزه بدهند. اگر انگیزه های شما به مقدار کافی قوی نباشند، احتمالش زیاد است که به محض سخت شدن شرایط، کوشش تان را به توقف برسانید. خیلی بهتر است که این چیزها را قبل از آنکه سرمایه تان را ببازید، سال های عمرتان را تلف کنید و روابط ارزشمندتان را از دست بدهید، کشف کنید. این به آن معنی نیست که نمی توانید به یک کسب و کار نوپا پیوسته و مهارت هایی را که به آنها افتخار می کنید تقویت کنید. این یعنی شاید گاهی اوقات بهتر باشد که به عنوان موسس یک کسب و کار نوپا وارد عمل نشوید، بلکه عضوی از تیم آن کسب وکار باشید.

منبع: الی گشت

به "می خواهید کارآفرین شوید؛ چه انگیزه ای دارید؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "می خواهید کارآفرین شوید؛ چه انگیزه ای دارید؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید